داستان فیلم
داستان از جایی آغاز میشود که یک خانواده ثروتمند آلمانی، سوزان لوتار، در نقش آنا، به همراه شوهرش گئورگ (با بازی اولریش موهه) و پسر کوچکشان گئورگی خیال دارند تعطیلات خود را در ویلای زیبای تابستانیشان که در کنار یک دریاچه قرار دارد بگذرانند. وقتی پدر و پسر به قایقسواری میروند، مرد جوان مودبی به نام پیتر (با بازی فرانک گیرینگ) دم در خانه ظاهر میشود و از آنا میخواهد چند تخممرغ به او قرض بدهد. دقایقی بعد دوباره برمیگردد و ادعا میکند در راه تخممرغها شکستهاند و چند تخممرغ دیگر میخواهد. آنا خیال دارد چند تخممرغ دیگر به او بدهد اما مسیر گفتگو به سرعت تغییر میکند. لحن دلپذیر پیتر کمکم خصمانه میشود. سر و کله دوست پیتر، پل (با بازی آرنو فریش) پیدا میشود. وقتی گئورگ برمیگردد از آنها میخواهد بروند. اما پل و پیتر ویلا را ترک نمیکنند. به زودی روند داستان تغییر میکند. آنها دست و پای خانواده را میبندند و خشونت و شکنجه آغاز میشود. آنها به شیوهای که یادآور برتولت برشت است گاهی خطاب به دوربین حرف میزنند و در یک جای فیلم، صحنهای را به عقب برمیگردانند تا خشونت بیشتری بر قربانیانشان اعمال کنند.
درباره فیلم
بازیهای مسخره (به انگلیسی: Funny Games) فیلمی در ژانر مهیج روانشناسانه به کارگردانی میشائل هانکه، کارگردان اتریشی است که در سال ۱۹۹۷ ساخته شد. داستان فیلم دربارهٔ دو مرد جوان است که پدر و مادر و کودکی را گروگان میگیرند و برای تفریح آنها را به انجام بازیهای سادیستی وا میدارند.